حکم غائط (قرآن)آلودگى جسم، مانع قرب به خداست و نظافت و طهارت، لازمه ایمان است. ۱ - خروج غایط مبطل طهارتخروج غایط، از موجبات وضو و تیمم: • «یـایها الذین ءامنوا لا تقربوا الصلوة وانتم سکـری حتی تعلموا ما تقولون ولا جنبـا الا عابری سبیل حتی تغتسلوا... او جاء احد منکم من الغائط... فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبـا فامسحوا بوجوهکم وایدیکم... اى كسانى كه ایمان آوردهاید، در حالى كه مستیاد به نماز نزدیك نشوید تا آن گاه كه (مستی زایل شود و) بدانید چه مىگویید؛ و نیز در حال جنابت (به نماز نزدیك نگردید) تا غسل كنید مگر در حال مسافرت (كه آب نیابید) و نیز در حال جنابت به مسجد نزدیك نشوید تا وقتى كه غسل كنید مگر آنكه رهگذر باشید، و اگر مریض یا در سفر بودید در حالى كه یكى از شما از قضاى حاجت آمده یا با زنان همبستر شده و آبى نیافتید (یا از استعمالش معذور بودید) پس خاک پاكیزهاى بجویید و (پس از زدن دو دست بر آن) صورتها و دستهایتان را مسح كنید، كه به راستى خداوند بخشنده و بسیار آمرزنده است.» • «یـایها الذین ءامنوا اذا قمتم الی الصلوة فاغسلوا وجوهکم وایدیکم الی المرافق وامسحوا برءوسکم وارجلکم الی الکعبین وان کنتم جنبـا فاطهروا وان کنتم مرضی او علی سفر اوجاء احد منکم من الغائط... فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبـا فامسحوا بوجوهکم وایدیکم منه... اى كسانى كه ایمان آوردهاید، چون براى نماز برخیزید (و وضو نداشتید) پس صورتها و دستهایتان را تا آرنج بشویید، و بر سرتان و روى پاهاتان تا برآمدگى روى هر دو پا مسح كنید، و اگر جنب بودید شستشو نمایید (غسل كنید)، و اگر بیمار یا در سفر بودید و حال آنكه یكى از شما از قضاى حاجت آمده یا با زنان همبستر شده و آبى نیافتید، پس به سراغ خاكى پاك روید و از آن خاك (پس از آنكه كف هر دو دست بر آن زدید) به صورت و دستهایتان بكشید (تیمم كنید). خداوند هرگز نمىخواهد براى شما مشقت درست كند و لكن مىخواهد شما را پاك نماید و نعمت خود را بر شما تمام سازد، شاید سپاس گزارید.» ۲ - پاك سازى جسم و جان خداوند متعال در این آیه به طیبات روح و آنچه باعث پاكیزگى جان انسان مىگردد، اشاره میکند و قسمت قابل ملاحظهاى از احكام وضو و غسل و تیمم كه موجب صفاى روح است، تشریح گردیده، نخست خطاب به افراد با ایمان كرده، احكام وضو را بیان میكند و سپس به توضیح حكم غسل پرداخته و چنین میفرماید: و اگر جنب باشید غسل كنید. (وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا). جمله (أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ) عطف بر آغاز آیه یعنى جمله إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ است، در حقیقت در آغاز آیه اشاره به مساله خواب شده و در ذیل آیه اشاره به دو قسمت دیگر از موجبات وضو یا غسل گردیده است. و اگر این دو جمله را عطف به على سفر بگیریم دو اشكال در آیه تولید خواهد شد، نخست اینكه از قضاى حاجت برگشتن نمىتواند نقطه مقابل مرض یا مسافرت باشد و لذا مجبوریم او را به معنى واو بگیریم (همانطور كه جمعى از مفسرین گفتهاند) و این كاملا بر خلاف ظاهر است، به علاوه ذكر خصوص قضاء حاجت از میان موجبات وضو، بدون دلیل خواهد بود اما اگر آن طور كه گفتیم آیه را تفسیر كنیم هیچیك از این دو اشكال متوجه نخواهد شد. ۳ - عفت بیان قرآنعفت بیان قرآن در این آیه همانند بسیارى از آیات دیگر كاملا مشهود است زیرا هنگامى كه مىخواهد از قضاى حاجت سخن بگوید تعبیرى را انتخاب مىكند كه هم مطلب را بفهماند و هم واژه صریح و نامناسبى به كار نبرده باشد و مىگوید: أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ توضیح اینكه غائط بر خلاف مفهومى كه امروز از آن مىفهمند در اصل به معنى زمین گودى است كه انسان را از انظار دور مىدارد و افراد بیابان گرد و مسافر در آن زمان براى قضاى حاجت آنجا مىرفتند، تا از دیدگاه مردم دور باشند، بنا بر این معنى جمله چنین مىشود: اگر یكى از شما از مكان گودى آمده باشد ... كه روى هم رفته كنایه از قضاى حاجت است و جالب اینكه به جاى شما یكى از شما به كار رفته تا عفت بیان آن بیشتر باشد. ۴ - تعریف غائطلفظ غائط دو بار بیشتر در قرآن مجید نیامده است، همان دو آیهای که در بالا گذشت. غائط در اصل بمعنى محل مطمئنّ است، اعراب در آن مكانها قضاى حاجت میكردند كه از مردم پنهان باشند تا اینكه به حدث (مدفوع) غائط گفتند. در قاموس المحیط چنین آمده: پس از آنكه غائط را محل مطمئنّ از زمین گفتهاند گویند: غائط کنایه از غدره (مدفوع) است. امام علی (علیهالسّلام) در نهج البلاغه خطبه ۳۶ خطاب به اهل نهروان فرموده: «فَأَنَا نَذِیرُكُمْ أَنْ تُصْبِحُوا صَرْعَى بِأَثْنَاءِ هَذَا النَّهَرِ وَ بِأَهْضَامِ هَذَا الْغَائِطِ». «اهضام» جمع هضم بمعنى محل مطمئن و میان درّه است یعنى: من شما را مىترسانم از اینكه میان این نهر و بطون این زمین پست مقتول افتید. «الغائط» در اینجا بمعنى زمین پست است. پس غائط بمعنى مكان گود يا مكان نهان است كه غوط بمعنى غائب شدن و غائط بمعنى غائب است و کنایه از مدفوع میباشد ناگفته نماند؛ اتّخاذ مستراح در عرب بعد از اسلام است و پيش از آن براى قضاى حاجت بهر جا كه ممكن بود ميرفتند. ۵ - پانویس۶ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم غائط». ردههای این صفحه : احکام تخلی | موضوعات قرآنی
|